اویسااویسا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره

میوه عسلی بابا

اویسای نازم

1392/3/27 13:19
نویسنده : ازاده
132 بازدید
اشتراک گذاری

niniweblog.com

سلام جوجوی مامانی .شما امروز حال نداری یه ذره تب داری اخه دیروز رفتیم واکسن زدیم برات با بابایی رضا خیلی گریه نکردی اخه بابایی رضا با ما بود و ناز شما رو میخرید.اومدیم خونه و شمارو گزاشتم پیش مامانی و رفتم با عمه معصومه بازار کلی خرید کردم

niniweblog.com

بعد اومدم خونه هنوز شما خواب بودی و بابایی بالا سرت نشسته بود.بابا ایمان زود اومد بهش گفتم من و ببر بهار بعدش رفتیم و برات ظرف غذا خریدم و قاشق و لیوان و..... خلاصه کلی خرید کردیم بعد تو راه برگشت اعلام کردن که اقای روحانی رعیس چمهور شده خیابونها شلوغ شده بود و ما موندیم تو ترافیک میونبور زدیم و خودمون و رسوندیم خونه بعد با دایی و زندایی رفتیم بیرون خیلی شلوغ بود و مردم شادی میکردن بعد چند ساعت من خسته شدم و به بابا گفتم بریم خونه ساعت حدودا 1 بود که بعد از کلی ترافیک رسیدیم خونه .روز خوبی بود کلی خرید کردم و کلی بهم خوش گذشت شماهم تو این مدت تو خونه بابایی خواب بودی عزیزم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)